من در جواب اين نوشته آقاي امير، كامنتي نوشتم با اين مضمون:
«افزايش توليد ناخالص داخلي ايران بابت رهبري هاي درست و درمون مملكت ما نبوده، بلكه بابت افزايش قيمت نفت بوده.»
و ايشان در جواب من نوشته اند:
» خانم بهار!در آمد های ناشی از نفت و گاز ایران در سال 1368 حدود بیست و پنج میلیارد دلار بود.همین در آمد ها حالا با احتساب نفت چهل دلاری حدود هشتاد میلیارد دلار است.تولید ناخالص ملی از حدود پنجاه میلیارد دلار سال شصت و هشت به حداقل دویست میلیارد دلار امروزی رسیده که فقط پنجاه و پنج میلیاردش ناشی از افزایش در آمد های نفت و گاز است.
فرمایش شما خانم بهار وقتی درست بود که من بر مبنای نفت 140 دلاری همین نسبت را اعلام می کردم نه نفت چهل دلاری.در محاسبه تولید ناخالص ملی امروز نفت چهل دلاری را لحاظ کرده ام»
و اما جواب من كه كمي طولاني مي شد و براي همين اينجا مي نويسمش:
وقتي از درآمدهاي نفتي حرف مي زنيم، يعني از:
1- درآمدهاي ناشي از فروش نفت خام
2- درآمدهاي ناشي از فروش فرآورده هاي نفت خام
3- درآمد ناشي از فروش گاز طبيعي
4- درآمدهاي ناشي از فروش فرآورده هاي گاز طبيعي
حرف مي زنيم كه در سند بودجه كشور معمولا بخش گروه نفت را به سه بخش تقسيم ميكنند: نفت خام، گاز، فرآورده هاي نفتي.
بنابراين درآمدهاي نفتي با توليد ناخالص داخلي متفاوت است.
حالا ببينيم روند فروش نفت خام در ايران از سال 1368 تا 1386 چگونه بوده است؟
سال |
متوسط قميت نفت/ دلار |
ميزان فروش نفت/ ميليون بشكه در روز |
كل درآمد هاي نفتي/ ميليارد دلار |
اتفاق مهم سياسي- اقتصادي |
رشد توليد ناخالص داخلي |
1368 |
18.79 |
1.808 |
12,400 |
پس از جنگ و خرابي پالايشگاه و سكوها رياست جمهوري آقاي رفسنجاني |
5.9 |
1369 |
22.22 |
2.221 |
18 |
|
14.1 |
1370 |
17.81 |
2.621 |
012, 16 |
|
12.1 |
1371 |
19.25 |
2.404 |
16,888 |
|
4 |
1372 |
15.80 |
2.484 |
14,232 |
جنگ عراق و كويت افتتاح پالايشگاه اراك |
1.5 |
1373 |
17 |
2.557 |
16,799,495 |
|
0.5 |
1374 |
18.10 |
2.559 |
18,152,813 |
|
2.9 |
1375 |
19.10 |
2.541 |
19,337,190 |
|
6.1 |
1376 |
18.54 |
2.342 |
17,668,305 |
رياست جمهوري آقاي خاتمي |
2.8 |
1377 |
12.16 |
2.347 |
11,735,260 |
بدترين سال درآمد نفتي از سال 1357 |
2.9 |
1378 |
17.34 |
2.020 |
15,373,281 |
|
1.6 |
1379 |
26.52 |
2.271 |
25,211,00 |
|
5 |
1380 |
22.86 |
2.076 |
20,463,177 |
3.3 |
|
1381 |
23.95 |
2.050 |
21,365,385 |
افتتاح پارس جنوبي و عسلويه |
7.5 |
1382 |
27.21 |
2.443 |
28,195,345 |
|
6.8 |
1383 |
34.30 |
2.421 |
35,771,38 |
|
4.8 |
1384 |
53.20 |
2.357 |
54,929,558 |
رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد |
5.4 |
1385 |
58.50 |
2.415 |
61,114,559 |
|
6.2 |
1386 |
78 |
2.523 |
81 |
|
6.9 |
اين جدول بالا نشان مي دهد كه ما از سال 76 تا 86، با متوسط قيمت 25 دلار در نفت روبرو بوديم بنابراين براي چي آقاي امير قيمت 40 دلاري نفت را در نظر گرفتند نمي دانم.
بنابراين ما در سال 68 نفت را به قيمت 40 دلار نمي فروختيم و درآمد ما در آن سال براساس تقريبا 18 دلار بوده است، و درآمدمان در سال 86 هم براساس 78 دلار بوده است، بنابراين من نفهميدم اصلا شما چرا براساس 40 دلار حساب كرده ايد، دوما آمارهايي كه ارائه ميدهيد بايد در هر دو سال براساس نفت 40 دلاري باشد، نه اينكه يكي براساس همان سال و ديگري براساس 40 دلار در سال. دوما وقتي آمار درآمدهاي نفتي ايران را ارائه ميكنند شامل موارد زير است: نفت خام، گاز و فرآورده هاي نفتي. همانطور هم كه از آمار بالا ميشود نتيجه گرفت اين افزايش درآمد نفتي ناشي از فروختن نفت بيشتر و گاز و فرآورده هاي گازي به قيمت بالاتر است، و من نفهميدم كجاي اين افزايش درآمدهاي نفتي نشانه مديريت عالي و درجه يك است؟ اينكه ما توان اين را پيدا كنيم كه بيشتر نفت استخراج كنيم تا بفروشيم كجايش نشانه پيشرفت در مديريت است؟
حالا يك توضيح ديگه كه ببينيم عمق فاجعه كجا است؟ رشد توليد ناخالص داخلي ايران (GDP) به قميت ثابت سال 1367، برابر 11.6 درصد است كه البته خوب بايد رهايي از جنگ و دوران سازندگي را هم در نظر بگيريم؛ اين رقم براي سال 86، 6.9 درصد است. بنابراين ما حتي با كاهش رشد اقتصادي روبرو بوديم. و همانطور كه مشاهده ميكنيد حتي اين افزايش درآمدهاي نفتي انگاري گم شده اين وسط و معلوم نيست تاثيرش در كجا بوده است؟ آن هم براي كشوري كه به طور متوسط رشدي در حدود6 تا 7 درصد در سال داشته است. يعني با وجود حدود دو برابر شدن درآمدهاي نفتي اما رشد اقتصادي همان روند قبلي خودش را داشته است. تازه با همين رشد اقتصادي هم از كشورهايي مثل امارات و مصر و تركيه هم عقب تر هستيم، و با نرخ بيكاري حدود 11 درصد هم روبرو هستيم (البته اين نرخي است كه اعلام ميشود اما ظاهرا بيشتر از حتي سي درصد است)، آن وقت چطوري اين نرخ رشد اقتصادي نشانه پيشرفت است؟ در حاليكه نرخ بيكاري بالايي داريم و اين نشان از عدم بهره وري و ايجاد ارزش افزوده و … است. كجاي اين رشد كه اگر هر كدام از بخش هايش را بشكافيم ميبينيم كه حتي ارزش افزوده ها و رشد زير بخش ها هم حاصل تزريق درآمد نفتي بوده است، نشانه مديريت قوي و قدرتمند است؟ به نظرم بهتر است اصلا وارد بحث واردات نشويم كه اين درآمدهاي نفتي بخش زيادي اش صرف واردات كالاهاي مصرفي و فرآورده هاي نفتي مثل بنزين و گازوييل مي شود و … در حاليكه ما از بزرگترين توليد كنندگان نفت دنيا هستيم و …
در ضمن درآمد ملي ايران در سال 86 براساس دلار، معادل تقريبا 97 ميليارد دلار است (درآمدهاي نفتي و غير نفتي) يعني با احتساب 81 ميليارد دلار درآمد نفتي و 16 ميليارد دلار درآمد غير نفتي وساير درآمدها و ماليات ها حدودا رقمي در حدود 97 ميليارد دلار ميشود كه براساس گزارش عملكرد دولت در سال 86 منتشر شده توسط بانك مركزي است و من نميدانم شما عدد 200 ميليارد دلار را چگونه محاسبه كرده ايد؟ در مورد اينكه توليد ناخالص داخلي را به قيمت نفت 40 دلاري محاسبه كرده ايد، كمي برايم جاي سوال است. توليد را به قيمت جاري محاسبه كرده ايد يا ثابت؟ رقم ريالي توليد ناخالص داخلي را براساس كدام نرخ برابري دلار و ريال به دلار محاسبه كرده ايد، يعني هر دلار را معادل چند ريال در نظر گرفته ايد و براساس شاخص قدرت خريد محاسبه كرده ايد يا شاخص ديگري؟ در ضمن حتما اشراف داريد كه توليد ناخالص داخلي فقط شامل درآمدهاي نفتي نيست، گرچه بخش اعظم آن را درآمدهاي نفتي تشكيل ميدهد اما ارقام ديگري مثل بخش كشاورزي، صنعت، خدمات هم با زير بخش هاي آن وجود دارد، كه همه ارقام دلاري نيستند و خيلي از آنها ريالي هستند، شما چه رقمي را ضربدر عدد 40 كرده ايد و به توليد ناخالص داخلي رسيده ايد؟ آيا ابتدا توليد ناخالص داخلي را مثلا براساس هر بشكه نفت محاسبه كرده ايد و بعد ضربدر عدد چهل كرده ايد؟ در ضمن ما در سال 86 معادل 81 ميليارد دلار درآمد نفتي داشته ايم، منظور شما از عدد 55 ميليارد دلار سهم درآمد نفتي چي است؟
اما در مورد رشد درآمدهاي نفتي به قيمت ثابت سال 67، در سال 68 رقمي در حدود 7.1 درصد بوده است كه اين رقم در سال 86 به 0.8 درصد رسيده است، يعني حتي رشد درآمدهاي نفتي هم كاهش داشته است، و خوب البته طبيعي هم هست، به جاي اينكه ارزش افزوده در اين بخش ايجاد كنيم، بيشتر استخراج كرديم و فروختيم و خوب معلوم است كه رشد هم بايد كاهش پيدا كند. (براي اين آمار هم مي توانيد به سايت بانك مركزي مراجعه كنيد و پيدا كنيد، اگر مشكلي بود خودم براي شما ميفرستم جداولش را) به همه ماجرا اضافه كنيد كاهش روزمره قدرت خريد ريال در برابر دلار را كه وقتي اين دلارها در داخل به ريال تبديل مي شود، وضع را فاجعه تر مي كند.
من واقعا نفهميدم اين افزايش درآمدي كه شما گفتيد، چگونه باعث ايجاد ارزش افزوده و افزايش رشد اقتصادي شده است؟ اگر به اين جدول خوب نگاه كنيد ميبينيد كه اين افزايش ناشي از افزايش قيمت نفت و حجم نفت استخراجي بوده است. كجاي اين افزايش درآمد نفتي منجر به ايجاد مثلا يك پالايشگاه شده است تا مجبور به واردات بنزين و گازوييل نباشيم و باعث كاهش شدت مصرف انرژي در كشور شده است؟ و در نهايت منجر به رشد و ايجاد تكنولوژي و بهبود شاخص هاي توسعه شده است؟ به نظرم اتفاقا همه اينها نشانه اين است كه اين درآمدهاي اندك و حتي گاهي افزايش يافته اصلا به درستي مديريت نشده است و وضع موجود اتفاقا نشانه بي كفايتي مديريتي است.
پي نوشت: منبع آمارها گزارش هاي ساليانه بانك مركزي و تراز نامه بانك مركزي و ترازنامه انرژي است اما براي تك تك آنها فرصت نكردم لينكي پيدا كنم اما با يك نگاه گذرا به اين سندها به راحتي ارقام مورد نياز را مي توان پيدا كرد. التبه اگر ارقام اشتباه باشد خوشحال ميشوم در صورت تذكر تصحيح اشان كنم.
آن ستون درآمدهاي نفتي شامل تمام درآمدهاي نفتي از فروش نفت و ميعانات گازي و گاز و نفت كوره و … است، فقط شامل درآمد نفتي حاصل از فروش نفت خام به صورت بشكه نيست كه از حاصلضرب ستون اول و دوم به وجود بياد.
من فقط در مورد آن آمار و ارقام نظرم را نوشتم، نه در مورد آن نوشته آقاي امير.
بهار عزیز مرسی که وقت گذاشتی و نقد کردی نوشته منو
اول اینکه سال مبداء بررسی من سال 68 بود.عدد هجده دلار برای هر بشکه نفت از اونجا اومد و سال مقصد همین حالا که قیمت نفت خام حدود چهل دلار در هر بشکه است.
دوم شما به درآمد های ناشی از صادرات نفتی پرداختی و این نمی تونه سهم نفت از جی ان پی رو نشون بده.جدول شما فقط درآمد ارزی ناشی از صادرات نفت خام رو داره اما وقتی از جی ان پی حرف می زنیم باید به اون بخش پنهان درآمد نفت که سهم یارانه ها میشه و به اقتصاد تزریق هم، توجه کنیم.برای همین عدد تون واقع بینانه نیست
سوم اگر شما یک رفرنس معتبر اقتصادی به من نشون بدین که جی ان پی ایران در پایان سال 86 معادل 97 میلیارد دلار باشه من رسمن قول می دم پرچم سفید بلند کنم.پیشنهاد می کنم به تفاوت میان جی ان پی و درآمد دولت دقت کنی
چهارم:کاهش روزمره قدرت خرید ریال برابر دلار هم ،به نظر من غیر واقعیه.نرخ دلار در سال 78 حدود هشتصد تومن باید باشه.همین نرخ امروز حدود هزار تومنه.یعنی ظرف نه سال افزایش نرخ تسعیر حدود بیست و پنج در صد بوده.اگر میانگین رشد اقتصادی رو مطابق همین جداول شما پنج درصد هم فرض کنیم اقتصاد ایران ظرف نه سال گذشته بیش از پنجاه درصد رشد داشته و فکر کنم قانع باشید که این نرخ رشد اقتصادی دو برابر افزایش میزان برابری ریال و دلار
پنجم:فرمودین رشد اقتصادی سال های اخیر با توجه به این درآمد عظیم نفتی کم و اندکه.باهاتون موافقم ولی ما داریم در مورد یک دوره بیست ساله حرف می زنیم و نه سه سال آقای مهرورز خان.سال مبدای ما سال 68 که هر بشکه نفت هجده دلار بوده و جی ان پی حدود پنجاه میلیارد دلار.سال ماخذ رو هم بگیرید همین حالا که هر بشکه نفت چهل دلاره و جی ان پی حدود دویست میلیارد دلار.این اقتصاد به نظرتون پسرفت کرده؟موافقم که می شد خیلی بیشتر رشد کنه اما اقتصاد ایران رو متلاشی دونستن یه ذره غیر واقع بینانه است
ششم:باز خواهش می کنم دقت بفرمایید ما داریم در مورد یک سیستم تازه به قدرت رسیده جنگ زده حرف می زنیم که تحریم و فشار بین المللی هم داره ولی باز تا این حد رشد اقتصادی داشته…به نظرم با هر معیاری نمره مدیریت جمهوری اسلامی تجدید و رفوزه نیست
ارادتمند شما
بهار: آقاي امير من اول يك نكته كوچك را توضيح بدهم: من نوشته شما رو نقد نكردم، من فقط به آن آمار شما از جي دي پي و … كمي شك كردم و … بنابراين اصلا نوشته شما را نقد نكردم به خدا و كاري هم با نظر شما نداشتم در مورد كشور و رهبر و … به نظرم اين يك عقيده شخصي است كه ربطي به من ندارد، من بيشتر در مورد سهم درآمد هاي نفتي و جي دي پي با شما اختلاف عقيده دارم كه يك بخشي اش شايد به مديريت ايران برگردد.
در مورد درآمد پنهان نفتي و يارانه ها متوجه منظورتان نشدم، كاش بيشتر توضيح ميداديد.
ستون چهارم اين جدول (درآمدهاي نفتي) شامل همه درآمدهاي نفتي بود: نفت خام، گاز، گاز طبيعي، ميعانات گازي و … حاصلضرب ستون دوم و سوم نبود، من بيشتر تعداد بشكه نفت خام را نوشتم كه نشان بدهم ميزان فروشمان از نفت خام افزايش پيدا كرده.
در مورد اينكه جي دي پي را با نفت 40 دلاري محاسبه كرديد، ميشود كمي توضيح بدهيد؟ من متوجه نشدم كه چطوري اين رقم را محاسبه كرديد و يعني چي اصلا كه جي دي پي را براساس نرخ 40 دلاري محاسبه كرده ايد؟ چيزي كه به ذهن من ميرسد اين است كه شما ارزش ريالي جي دي پي را براساس يك بشكه نفت محاسبه كرديد و بعد آن را براساس دلار محاسبه كرديد، اما اين كار خيلي سختيه و كار يك آمار دان هست؛ نميدانم به هر حال اگر توضيح بدهيد ممنون مي شوم. شايد منظورتان اين بوده كه با وجود نفت چهل دلاري، جي دي پي ما اين رقم است؟؟ كه اگر اين بوده است، فكر كنم يك كم جمله بندي اتان براي من نامفهوم بود.
در مورد عدد 79 ميليارد هم حتما توضيح خواهم داد اما فكر كنم كه «اشتباه از من بوده است» احتمالا درآمدهاي نفتي و غير نفتي دولت را با رقم جي دي پي موقع نوشتن اشتباه گرفته ام اگر اجازه بدهيد در اولين فرصت تصحيح ميكنم، اگر اشكالي ندارد چند روزي همين عدد بماند درستش ميكنم حتما.
من فكر كنم شما عدد 222 ميليارد را براساس قيمت هاي جاري محاسبه كرده ايد (چون در گزارش جهاني بانك مركزي هم براساس پيش بيني صندوق بين المللي پول همين رقم عنوان شده اما براساس قيمت هاي جاري نه ثابت)، اگر اينطور باشد بايد جي دي پي را در سالهاي قبلي هم براساس قيمت جاري حساب كنيد و اگر براساس قيمت هاي ثابت باشد بايد نرخ برابري دلار و ريال را هم در هر سال اعمال كنيد و … كه واقعا كار سختي است. يعني منظورم اين است كه اين ارقامي را كه مقايسه ميكنيد، قابل مقايسه هستند يا نه؟ من شخصا با ارقام ريالي در مورد جي دي پي بيشتر حال ميكنم اما اجازه بدهيد لااقل يك منبعي پيدا كنم كه ارقام جي دي پي رو همه بر يك اساس و به دلار داشته باشد حتما مينويسم.
اين متن واقعا از لحاظ علمي ايراد دارد، فكر كنم اصلا يك پيش نويس بود شايد. اما اجازه بدهيد در چند روز آينده اگر فرصت كردم حتما تكميلش ميكنم، راسيتش درگير كاري شدم كه كمي وقت گير است. حتما وقت كردم اصلا ايرادهاي اين پست را هم رفع ميكنم. راستش را بخواهيد يكي دو جايش ايراد دارد كه حتما بايد درست بشود.
من با يك بخش هايي از كامنت شما مخالفم اما فكر كنم اگر اين پست را تكميل كنم بهتر منظورم را خواهم رساند.
راستي اين رقمي كه ما سرش بحث ميكنيم معمولا جي دي پي است نه جي ان پي. البته فرق چنداني ندارند اما خوب بيشتر جي دي پي در نظر گرفته ميشود و اين ارقام و رشد و اينا همه مربوط به جي دي پي (GDP) است 😉
..خسته نباشيد !
.. .
بهار: ممنون خسته نيستم
بهار جان!من به هیچ وجه متخصص اقتصاد نیستم.یک کمی ریاضی بلدم و یک کمی همچین آماتوری اقتصاد و ممنون می شوم تو کمکم کنی اشتباهاتم تصحیح شود…در مورد درآمد های پنهان مساله ساده است.ببین ما حدود چهار میلیون بشکه نفت در روز تولید می کنیم.از این میزان یک و نیم میلیون بشکه در روز به پالایشگاه های داخلی می رود و به قیمت تمام شده در اختیار مصرف کنندگان داخلی قرار می گیرد.مثلن همین یک و نیم میلیون بشکه اگر به قیمت بین المللی محاسبه شود،بر مبنای 78 دلاری که خودت به عنوان میانگین سال 86 برای هر بشکه نفت مطرح کردی چهل و دو میلیارد و هفتصد میلیون ریال بر جی ان پی افزوده شده که در محاسبات بودجه وارد نمی شود یعنی یارانه پنهان است.نمی دانم توانستم مقصودم را برسانم یا نه.ما این بشکه های نفت را حدود 5 دلار به پالایشگاه های داخلی می فروشیم تا بنزین لیتری صد تومان به مصرف کننده بدهیم.بنابراین هرچند وجه نقد وارد اقتصاد نمی شود اما ارزش افزوده و یارانه پنهان عظیمی وجود دارد که باید به عنوان نقش نفت در اقتصاد لحاظ شود…در ادامه من فکر می کنم باید در مورد ایران حتما به جی ان پی استناد کرد نه جی دی پی…برای چراییش توجهت را جلب می کنم به آمار واردات سال های هفتاد و نه و هشتاد.آمار دقیق را ندارم الان ولی وقتی مجموع درآمد های ارزی را با هزینه های ارزی دولت و واردات مقایسه می کنی به یک شکاف عجیب می رسی که جز از طریق تزریق ارز از خارج مرز ها-ایرانیان خارج از کشور-معنا پیدا نمی کند.پس جی ان پی برای کشوری که جامعه مهاجر ثروتمندی خارج از مرز های خود دارد شاید مسیر درست تری از جی دی پی برای محاسبه باشد…همچنان ارادتمند
بهار: آقاي امير حسين من از شما هم كمتر به اقتصاد وارد هستم پس شما بيشتر از من وارد هستيد؛ رياضي هم كه اصلا حرفش را نزنيد، دو به علاوه دو را با ماشين حساب پنج در مي آورم. P:
اما اگر اجازه بدهيد يكي دو روز ديگر حتما در اين مورد بيشتر بحث خواهيم كرد، اينجوري من هم بيشتر ياد ميگيرم. كمي اين روزها خسته و مشغول هستم. شرمنده هستم واقعا. اما قول ميدهم سريعا به محض اينكه اعصاب روحي و رواني و جسماني ام برگشت حتما در اين مورد بيشتر با هم صحبت كنيم. موفق باشيد.
در مورد نفت چهل دلاری و محاسبه جی ان پی حق داری…من منظورم این بوده که با وجود نفت چهل دلاری جی ان پی ما حدود دویست میلیارد دلار است…بدیهیه که من دارم یه بحث آماتوری می کنم و الا در محدوده بحث علمی حدود معنا نداره بازم ممنون میشم کمک کنی ماجرا برام شفاف تر شه
رومینای عزیز:(عزیز به این خاطر که باجدول خود مرا نجات دادی).من در حال تدوین مقاله ای در مورد چگونگی و روند فروکاهی مسجدسلیمان هستم. و دنبال یافتن ارتباط حجم سرمایه گذاری در استخراج نفت و نرخ رشد اقتصادی بودم که با جدول فوق به من کمک کردید.متشکرم.