خطاب به آنهايي كه ميگويند حماس صلح كند و آتش بس را قبول كند و كشتن، كشتن است چه در فلسطين چه در اسراييل و …
هيچ كجاي دنيا و هيچ كس نمي گويد چون در كتاب آسماني دين من نوشته است كه اين سرزمين، سرزمين موعود است پس من بايد بروم و آنجا را اشغال كنم و زندگي كنم و بكشم و … تمام كشورهاي پيشرفته اروپايي و آمريكايي همگي شعار اين را مي دهند كه مذهب مانع تفكر و پيشرفت بشري است و … حال چگونه است كه اگر يك قومي براساس اعتقاد مذهبي اشان قصد تصرف سرزميني را مي كنند، اشكالي ندارد و حرف اشان حق است و اصلا مردم آن سرزمين بايد صلح كنند و … كجاي دنيا به اين كار ميگويند صلح؟ «صلح» يعني اينكه اگر كشوري به قصد تصرف كشوري ديگر به آن كشور حمله كرد، هر دو كشور سر ميز مذاكره بنشينند و برگردند بر سر همان مرزهاي قبلي و آتش بس اعلام كنند. كجاي دنيا «صلح» يعني اينكه » قومي بيايند و كشور شما را تصرف كنند و نيروهاي داخلي شما كه در حال دفاع هستند پرچم سفيد بالا بگيرند و بگويند صلح (و يا تسليم)» ؟
كاش كمي هم جنگ هشت ساله ايران را يادمان بيايد. كدام يك از رزمندگان ما ايستادند و گفتند: «كشتن، كشتن است و …» بعد هيچ كدام از عراقي ها را نكشتند؟ مگر ما خودمان جنگ را تجربه نكرديم؟ به خدا اگر يك نفر در آن زمان به ما ايراني ها مي گفت : «صلح كنيد و كمتر كشته بدهيد، حالا اشكالي ندارد كه عراق مثلا خوزستان را صاحب شود.» خرخره اش را ميجويديم و فرياد وطن دوستي و كشور دوستي امان به آسمان ها مي رفت. مگر همين عراق نبود كه ادعا ميكرد: آمده است كه هم كيشان عربش را نجات دهد و …؟ كدام يك از ما ايراني ها، فارغ از نوع ديدگاه مذهبي امان، چنين چيزي را پذيرفتيم و مي پذيريم كه حالا فلسطيني ها بپذيرند؟ اگر همان عراق ادعا مي كرد كه زماني ايران تحت حكومت خلفاي عراقي بوده است و ما اسلام را وارد ايران كرده ايم و … پس بايد بياييم كل كشور شما را تصرف كنيم و بعد هم شرايطي را به وجود بياوريم كه شما ايراني ها همگي شهروند درجه دو و سه محسوب شويد و حتي براي سر كار رفتن روزانه اتان بايد از هزارتا ايست بازرسي رد شويد و … كداميك از ما مي پذيرفتيم و حاضر بوديم؟ كداميك از ما اگر اين اتفاق افتاده بود الان نسبت به عراقي ها احساس بشر دوستانه داشتيم كه حالا فلسطيني ها بايد عاشق اسراييلي ها باشند؟ ما ايراني ها هنوز هم به خاطر 1400 سال پيش تصرف ايران به دست عرب ها، چشم نداريم آن ها را ببينيم، و اين همه نژاد پرستانه با آنها برخورد ميكنيم، چيزي را كه اجداد ما تجربه كرده اند و نفرت و دلخوري اي را كه آنها آن موقع داشتند ما هنوز داريم يدك مي كشيم؛ بي دليل و با دليل. هنوز هم همانقدر تنفر و دلخوري به قوم مغول داريم كه اجدادمان هزار سال پيش. آن وقت چگونه است كه يك فلسطيني هر روز معني تحقير و توهين و ارعاب را بفهمد و صدايش در نيايد؟ در بدترين شرايط فقر و مالي در سرزميني زندگي كند كه از بهره برداي از منابعش محروم است در حاليكه آنجا وطنش است و اسراييلي ها با استفاده از همان منابع طبيعي سرزمين آن ها پيشرفت كرده اند و بيشتر پيشرفت اشان هم در زمينه نظامي بوده است و مانع پيشرفت فلسطيني ها شده اند و بعد ساكت بنشيند و هيچ احساس بدي هم نبست به اسراييلي ها نداشته باشد؟
اينكه فلسطيني ها بيايند و كشورشان را تقديم اسراييلي ها كنند، معني «صلح» نمي دهد، اينكه در محاصره قرار بگيرند و نه آب و غذا و كمكي به آنها نرسد چون آنها «حماس» را انتخاب كرده اند كه خلاف خواسته اسراييل است، كجايش انساني است و معني دموكراسي مي دهد كه حالا از مردم فلسطين ميخواهيم كه دوستانه برخورد كنند؟
يك عده انسان را در يك منطقه به زور در شرايط محروميت نگهداشته اند و نگذاشته اند پيشرفت كنند و حالا از مثلا سران حماس توقع داريم كه مثل آدم هاي كت و شلوار پوشيده و كراوات زده رفتار كنند. وقتي آدم ها را در محدوديت قرار ميدهند، تندرو خواهند شد. فرض كنيم قبول كه حماس تندروي مي كند اما مي شود بگوييد تندوري اسراييل را چه كسي مي بيند؟ 500 نفر كشته (كاري به نظامي و غير نظامي اش ندارم) در مقابل يك نفر اسراييلي كشته شده، اين تند روي نيست؟ اين تند روي نيست كه اگر تمام آمارهاي اقتصادي مربوط به اسراييل را ببينيد در بين كشورهاي منطقه معمولا رتبه هاي آخر را دارد اما در زمينه مسايل نظامي بالاترين رتبه را دارد؟ اسراييل تندرو نيست كه اين همه تسليحات نظامي دارد؟ اگر برحق است و … چرا اين همه تلاش براي دستيابي به تسليحات نظامي؟
در این گونه موارد دخالت کردن در امور کشور های دیگر تنها بایستی از طریق نهادهای بین المللی و یا اجماع کشورهای همسایه باشد. متاسفانه در مورد فلسطین و اسرائیل ما به تمام واقعیت و حقیقت موضوع آگاهی نداریم، پس نمی توانیم اظهار نظر قطعی و یا قضاوت نماییم. بهتر است در این شرایط بیشتر حساس باشیم به سرنوشت خود و کشورمون .
شاد و سربلند باشید.
در دو خط آخر نوشته اتان، اشتباه تایپی را اصلاح فرمایید.
بهار: من هم با شما موافقم كه ما به همه مسايل آگاه نيستيم اما اينكه هم بگوييم حق فلسطيني ها است و …بي انصافي است. راستش من نميتوانم چشمم را به اتفاق ناگواري كه دارد آنجا مي افتد ببندم و … بيشترا ين نگراني براي دل خودم هست كه بعدا فكر نكنم بي خيال از كنار ماجرا گذشتم، همين. اما اين را هم ميدانم كه اگر مثلا فردا روزي در ايران زبانم لال جنگ شود، همين فلسطيني ها هم كمكي به ما نخواهند كرد. اما اينكه هي ميبينم همه ميگويند خوب فلسطيني ها حق اشان است كه اينجوري بشود، لجم را در مي آورد؛ يعني از فلسطيني ها توقع رفتار بشردوستانه و متمدانانه دارند اما از آن طرف رفتارهاي اسراييلي ها را نمي بينند و … و الا معلوم است كه اين همدردي دردي را نه از من و نه از آنها دوا ميكند. بيشتر براي دل خودم هست. يعني راستش فكر ميكنم اگر مثلا من الان در وضعيت جنگي در كشورم بودم چه حسي داشتم اگه يكي صدها كيلومتر اونورتر مي نشست ميگفت: «به درك، حقشونه، بروند صلح كنند»؟ معلومه خيلي خيلي ناراحت ميشدم. براي همين دلم نميخواد در مورد اين اتفاق هم اينجوري فكر كنم. من هم كه نارنجك به خودم نبستم بروم زير تانك هاي اسراييلي يا حقوق يك سالم رو حواله كنم براي فلسطيني ها كه. بيشتر حرفم اينه كه چيزي نگيم كه زخمي به زخم اين مردم تحت فشار اضافه كنيم همين. همدردي هم بيشتر براي دل خودم هست.
در مورد كشور و سرنوشت خودمان كه من خيلي خيلي خيلي حساس هستم خيلي بيشتر. دو ميليون برابر. مطمئن باشيد. حالا وقت كردم در مورد اتفاق هاي بد ايران هم مي نويسم كه ببينيد قلبم براي ايران بيشتر ميطپد تا فلسطين.
بابت غلط تايپي هم ممنون كه تذكر داديد. تصحيحش كردم.
من هم در مورد مظلوميت مردم فلسطين با شما موافقم و به هيچ وجه با رفتار اسرائيلي ها موافق نيستم و از رفتار آنها با مردم هم خيلي خيلي بدم مي آيد.
ولي گاهي اوقات ديگران آتيش بيار معركه مي شن و دودش تو چش مردم فلسطين هم مي ره.
من نمي فهمم كه ديگران چرا مي گويند اين وضعيت حق فلسطين هاست، من هم به هيچ وجه با اين نظر موافق نيستم . آنها بيشتر قرباني يكسري تعصبات نژادي ( با بهانه هاي مذهبي ) هستن كه از طرف صهيونيسم جهاني بعد از جنگ جهاني اول كه تا الان نيز ادامه داره ، بهشون تحميل شده است. اين موضوع از ديدگاه تاريخي، سياسي، مذهبي، فرهنگي و . . . قابل بحث و بررسي هست.
ظلم و ستم از طرف هر كسي و تحت هر عنواني پذيرفتني نخواهد بود و همه آن را محكوم مي كنند . در اين جا بدليل اينكه ابزارهاي قدرت ( افكار عمومي جهان، تبليغات ، ارتباطات سياسي، اقتصادي و . . . ) دست صهيونيسم مي باشد، لذا به راحتي همه مسائل را به نفع خودشون تغيير مي دهند. براي همين است كه بعضي ها مي گويند، اين وضعيت حق مردم فلسطين است.
ممنون از توجهتون به مسائل انساني.
پيروز باشيد.
salam
khoobi
khabari azatoon nist
nakone in sahyonistha shomaro dozdidand be khater hemayt az ghaze…
بهار: نه صهيونيست ها ندزديدنم. سرم شلوغه و خيلي درگير هستم وقت وبگردي و وبخواني وب نويسي ندارم فعلا.
به رسانه ها اعتماد نکنید… کی می دونه اونجا چه خبره ؟
سلام
حتما علی رغم تفاوتها شباهت های زیادی بین علاقه مندان» بهار «وجود داره مایل بودین چند وب دیگه که نام «بهار» در اون اومده رو معرفی کنین تا همه باهم لینک بشیم حتی المقدور نام لینکها کنار هم باشن[گل]
رسانه بهار[گل]
tnxgod
كجايي ؟! هنوز كه تو غزه ايي!!
نكنه باز از كسي تقاضاي كمك كردي؟!
🙂
بهار: 🙂 از كسي تقاضاي كمك نكردم اما هم سرم شلوغه، هم وبلاگ نويسي خيلي كار من نيست؛ نميدونم در مورد چي بنويسم و … فكرم كار نميكنه
بهار خانوم سلام. خوشحالم از اينكه خبري از شما دريافت كردم. گاهي پيش مياد كه ديگه وقت و حوصله مطلب نوشتن نداشته باشيم، اين موضوع خيلي طبيعيه، ولي گاهي لازم ميشه كه وقت يك كلمه يا جمله در مورد حال و هواي خودمون و . . . بنويسيم، حتما كه نبايد نوشتمون حاصل مطالعه و يا در مورد موضوع خاصي باشه. من هم مثل شما يه خورده سرم شلوغه، هم اينكه نوشتن برام خيلي سخته ولي دارم سعي مي كنم با توجه به حال و روز ناجور و سردرگمم وبلاگمو حفظ كنم و اگر نتونم مطلبي بنويسم بيشتر سعي مي كنم به وبلاگ دوستان سر بزنم و ضمن استفاده از مطالب آنها و خبر دار شدن از حالشون ، اظهار نظري هم بكنم.
اميدوارم دوباره شمارو سرحال و پر انرژي ببينم.
شاد باشي و شاكر.
باسلام وبلاک پر باری دارید استفاده کردم از عکس هم
استفاده کن وبلاگ زیبا می شه
میهمان ما هم باشید خوشحال می شویم